نقش وقف در آبادی شهرها
بدین ترتیب امت اسلام در پدید آوردن نوعی از فرهنگ معنوی و مادی نظیر سکونت گاهها و چهره پردازی محیط طبیعی زیست، باید دارای ویژگیهای ممتاز از سایر فرهنگ ها باشند بدین معنی که همه چیز در آن باید رنگ و بوی فرهنگ وحی دهد. (2)
در میان آثار برجسته اسلام شناسان و تاریخ شناسان سرزمینهای اسلامیمیتوان به مطالعات دانشمندانی چون گابه و ویرث درباره حلب و اصفهان، اینالچیک درباره امپراتوری عثمانی و استانبول و مانتران درباره استانبول و یا بررسیهای رایموند درباره قاهره و حلب، مؤمنی درباره ملایر، مؤمنی و اهلرس درباره تفت، شفقی درباره اصفهان، که همواره خصلت شهر آفرینی موقوفات را نشان دادهاند، اشاره کرد. این مقاله نقش و اهمیت وقف در عمران شهرها را نشان میدهد.
تاریخچه وقف
رسول خدا نظام وقف را در شهر مدینه برقرار کرد. پس از این واقعه به پیروی از سنتی که از رسول اکرم (ص) باقی مانده بود، وقف نقش بسزایی در عمران و آبادی شهرهای اسلامیایفا کرد. (3)بدین ترتیب وقف در جهان اسلام و همزمان با رسالت پیامبر گرامیاسلام تحقق پیدا نمود و متعاقب آن حضرت علی (ع) با عمران و آبادانی اراضی بایر و حفر چاه و ایجاد نخلستان، تمامی ثمرات و منافع این اراضی را تحت عنوان وقف در جهت استفاده افراد مستمند قرار دادند و این روش و سیره پسندیده از طرف ائمه اطهار (ع) علما، صالحین، افراد خیر و نیکوکار ادامه یافت.
در ادیان الهی، مساله وقف و صدقه جاریه جایگاه خاصی داشته و در طول تاریخ ایران روند ویژهای را طی کرده است. در دوران حکومتهای ایران در قبل از ظهور اسلام هم به مسألهی وقف و نذر توجه میشد و به معابد و آتشکدهها از جمله آذر گشسب به عنوان نیاز و به صورت اموال و اشیا هدیه میشده است. (4)
آریاییهای ساکن ایران از دوره باستان، به تبیعت از آیین خود، به انجام دادن کارهای نیک و بویژه رسیدگی به وضع بینوایان جامعه، توجه کرده و برای نگهداری آتشکدههای خود نذورات و موقوفاتی داشتهاند. (5).
وقف در میان اقوام آریایی بر سه صورت بوده است که هنوز هم کم و بیش در میان زرتشتیان رایج است: نخست آشوداد. «آشو» به معنای در راه دین و «داد» از فعل دادن و به معنای بخشیدن است و کلا معنی بخشش ملک، جامه و غذا در راه خدا میدهد. دوم «نیاز» که عبارت است
از خریداری و تقدیم وسایل و لوازم به معابد و آتشکدهها مانند فرش، چراغ و.. دیگر «گهنبار» که عبارت است از جشنهایی که پس از مراسم دینی برگزار میشده و در طی آن خوردنی و پوشیدنی میان نیازمندان تقسیم میشده است. (6).
شواهدی متقن در دست است که میتوان نتیجه گرفت که موقوفات در ایران باستان فقط متعلق به معابد و پرستشگاهها بوده و مصارف دینی و مذهبی داشته است. همچنین از منابع قدیمیچنین استنباط میشود که وقف اموال به صورت ساختمان از دوران آل بویه و سلجوقیان بیشتر متداول شده است.
در عصر سلاجقه (711 - 429) به ویژه دردروان حکومت ملک شاه (485 - 465 ه ق) که اصفهان را به عنوان مقر حکومت انتخاب شده بود، شهر اصفهان توسعه یافت و وزیر دانشمند او، یعنی خواجه نظام الملک: بناهای زیادی را احداث و وقف امور خیریه نمود.
از بناهای مهم آن عصر، مسجد جامع فعلی شهر و مدرسه نظامیه است. موقوفات هر عصری با ثروت انسانهای هر دوران ارتباط داشته است شهر تاریخی اصفهان که در عصر ملک شاه پایتخت امپراتوری سلاجقه بود بدون شک در آن دوران یکی از بزرگترین و ثروتمندترین شهرهای جهان به شمار میآمد،
زیرا مالیات سرزمینهای پهناور سلجوقیان به این شهر سرازیر و در این شهر جمع آوری و خرج میشده و تردیدی نیست که موقوفات شهر نیز سهمیاز آن را به خود اختصاص میداده است. (7).
در ادوار بعدی تاریخ ایران مانند دورهی تیمور هم به مسألهی وقف توجه میشد و به ویژه از موقوفات تیموری در خراسان بزرگ باید نام برد. غازان خان در شهرها و نقاط گوناگون تحت سلطه خود در ایران، اماکن مذهبی و عمومی فراوانی ساخت و برای همه آنها و حتی برای بیت المقدس و مشهد وقف کرد. غازان خان محلهای در نزدیکی تبریز، موسوم به «شنب غازان» احداث کرد و موقوفاتی برای آن قرار داد. (8)
رشیدالدین در عمران و آبادانی ولایات، اعم از روستا و شهرها همت وافر مبذول داشته و عمر او در آبادانی و وقف گذاشته است. وی بناها و مجموعههای بسیاری در شهرهای کشور احداث کرد و برای هر کدام موقوفاتی به مقدار کافی معین کرد.
احداث «ربع رشیدی» مهمترین اقدامی بود که او در زمینه عمران شهرها انجام داد. بنابر مطالب و مندرجات مکاتبات رشیدی، ربع رشیدی که محلهای در تبریز بود، دارای سی هزار خانه، هزار و پانصد دکان، بیست و چهار کاروانسرا، تعدادی مسجد، مدرسه، حمام، باغ و چند کارخانه شعر بافی، کاغذ سازی، رنگ رزخانه و دار الضرب و غیره بود. (9)
ربع رشیدی ممتازترین مؤسسه موقوفه و بزرگترین مرکز علمی و فرهنگی و مدنی عصر ایلخانیان است، که به دست رشیدالدین فضل الله وزیر فرزانه ایلخانیان (مغول) در تبریز در قرن هشتم هجری قمری احداث شد،
و پس از قتل او توسط آخرین پادشاه ایلخانی (ابوسعید بهادر) و سپس در دوره های بعدی با خاک یکسان گردید. امروز جز مخروبه آن در نزدیک شهر تبریز که توسط محلههای جدید اشغال گردیده، جیزی از آن باقی نمانده است. (10)
رشد و بالندگی شهرها در قلمرو عثمانی و صفوی از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی تقریبا بدون نهاد وقف غیر قابل تصور است. (11) در دوره عثمانی، ساختن مجموعههای شهری منطبق با سنت وقف رایج میشود.
این مجموعههای عام المنفعه شهری به دور هستهی مسجد یا مدرسه و حمام و سرا و میدان و خان، مراکز فعال شهری را در مفصلهای مهم بازارها تشکیل میدادند.
موقوفاتی که برای این مجموعه ها در نظر گرفته میشد. همزمان با فعالیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خود مجموعه عامل مهم در تضمین تحرک و پویایی و شکوفایی شهرها بودند. نمونه این مجموعههای شهری از دوران صفویه و قاجار در ایران هنوز پا برجا و قابل توجه هستند. (12)
در عصر صفوی توجه به امور موقوفات بیشتر شد. در این دوره
به ویژه شاهان صفوی، خود امور موقوفه را تقویت میکردند و املاک و اموال زیادی را به اماکن مورد احترام مانند آستانه مبارکه مشهد، قم و نیز اردبیل که آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی است، وقف کردند.
در عصر صفوی بزرگان و شاهان خود مشوق امور خیریه و وقف بودند و مقدار زیادی از اموال خود را وقف نمودند. دو بنای موقوفه در اصفهان وجود دارد که در زمان شاه عباس در کنار بازار شهر وقف شد. این دو عمارت یکی دار الشفاء و دیگری کاروانسرای مسگران است. (13)
بدین ترتیب خاندان صفویه در طول تاریخ ایران به عنوان پرچمدار وقف شناخته شدهاند. شاهان صفوی به موقوفات کشور توجه خاص داشتند و پیوسته نظارت عالیه بر آنها را نیز برعهده داشتند. قرن دهم و یازدهم هجری قمری، دوران شکوفایی و توسعه موقوفات شهر اصفهان بوده است.
در عصر صفویه، علاوه بر موقوفاتی که از سابق باقی مانده بود، وقف، رشد چشمگیری یافت و خصوصا از سلطنت شاه عباس به بعد، جهش خاصی برای توسعه موقوفات صورت گرفت. اغلب اعیان و مالکان اموال خود را وقف کردند.
در رأس همه آنها شاه عباس قرار داشت که سرمشق بزرگان بود و در سال 1016 ه ق کل املاک خاصه خود، از خانات و قیصریه و چهار بازار و حمامات و غیره را به چهارده تقسیم بر چهارده معصوم وقف کرد. در عصر صفویه، به ویژه دوران شاه عباس اول، کاروان سراهای متعدد ساخته شد که تعداد آنها را در ایران 999 باب نوشتهاند، تاورنیه سیاح فرانسوی آنها را «مهمان خانههای مشرق زمین» مینامد.
هرج و مرج و نابسامانیهای سیاسی، اداری و اقتصادی دوره خلفای عباسی از یک سو و گسترش بیداد و تجاوز حکام به مالکیتهای اشخاص، از دیگر سو باعث شد که نهضت وقف بر مراکز عام المنفعه در میان مالکان و ثروتمندان به راه افتد و تقویت شود؛
زیرا ایشان وقف املاک خود بر اماکن خیریه عمومی را تنها راه نگهداری مال از تعدی حکومت میدانستند که از طرفی ثواب اخروی را نیز به خاطر دعای خیر مردم به همراه داشت. (14).
بنابراین دوره حکومت صفوی را، که اوج پایگیری تفکر مذهب و شیعه در سرتاسر ایران بوده است، باید نقطه عطفی در فرهنگ وقف در ایران و اوج اعتلای این سنت حسنه دانست. شاهان صفوی که خود از پیشگامان وقف در ایران بودهاند،
آن چنان فرهنگ وقف را در میان مردم رایج ساختند که دیگر وقف مختص مالکان بزرگ و ثروتمندان نبود بلکه بیشتر مردم نیز بنا به وضع مال خود، در این امر خیر شرکت میکردند. (15)
اما از دوران صفویه به بعد، یعنی پس از نفوذ فرهنگ بیگانه و رواج شیوههای تفکر غربی در نظام اداری و فرهنگی کشور، بینش وقف، سازندگی، کارایی، تحرک و مدیریت قبلی خود را در حد وسیعی از از دست داده است،
اما به سبب جهان بینی و اعتقاد مردم به دین مبین اسلام، ریشه این اندیشه خیر به کلی خشک نشده و افراد نیکوکار و خیر و معتقد به وقف داراییهای خود، قدمهای مؤثری در عمران و آبادانی شهرها و شهر اصفهان به ویژه مکانهای مذهبی و عام المنفعه برداشتهاند.
میزان موقوفات حکایت از اعتقادات مذهبی و شرایط اقتصادی مردم دارد. یکی از علل کاهش اشتیاق به وقف را، بخصوص در محلههای جدید و اعیان نشین، میتوان اعتقادات مذهبی گروههای از مردم دانست. البته در این میان مسأله امنیت را نیز نباید فراموش کرد.
اگر صاحب ملکی از سیاست دولت پروا داشت، برای حفظ ملک خود آن را وقف میکرد، ولی در تصرف خود نگه میداشت. بنابراین به مرور مردم کمتر به عملکرد مستبدانه دولت توجه میکردند و یا شاید مالکیت آناه در محلههای جدیدتر بر پایه و اساسی محکمتر قرار میگرفت که نیازی به وقف کردن املاک خود نمیدیدند. (16)
بی تردید وقف در دوره قاجاریه، که دوران تشکیل هسته اولیه تهران کنونی به شمار میآید، نقش اساسی و غیر قابل انکار داشته است. در نظام سنتی قاجار اغلب نهادهای مدنی، حتی اگر دست اندرکاران حکومت بانیان آن بودهاند، در قالب وقف و متکی به نظام استوار وقف عمل میکرده است.
نظامی که از یک سو به صورت غیر دولتی، و از سوی دیگر پس از اجرای صیغه وقف به صورت غیر خصوصی عهده دار فعالیتهایی بوده است که اکنون در حیطه کار وزارتخانهها و سازمانهایی چون آموزش و پرورش و آموزش عالی (مکاتب و مدارس) - بهداشت و درمان (دارالشفاها،
بیمارستانها و درمانگاهها) بهزیستی و تأمین اجتماعی (ایتام و مستمندان عجزه و ارامل)، راه و ترابری (پلها و جادهها)، نیرو (قنوات و آب انبارها و یخچالها) اقتصاد (بازارها و دکاکین)، جهاد سازندگی و کشاورزی (زمینهای زراعی و باغات)، وزارت ارشاد، و تبلیغات اسلامی(نشر کتب و تبلغ دین)، حج و زیارت و حتی سازمان میراث فرهنگی (حفظ و احیای آثار و بناهای مذهبی و عام المنفعه) است.
در دوره قاجار، ثروتمندان برای رفع نیازهای مردم از طریق وقف اقدام میکردند؛ مانند عیسی بیگلربیگی. در دوره پهلوی ثروتمندان کمتر از طریق وقف به کمک نیازمندان میشتافتند. در دوره پهلوی واقفان برای اجرای نیات خود رقباتی را که بتواند بیشترین درآمد داشته باشد وقف میکردند و نوع رقبات هر دوه متناسب با شرایط اقتصادی حاکم بر آن دوره بوده است.
در دوره پهلوی چشم اندازها و نقاط فرهنگی ناشی از وقف که در قالبهای مکانهای مذهبی، آموزشی، درمانی، تجاری، مسکونی و غیره تجلی میکند، بیشتر در سراسر شهر توزیع شدهاند و در دوره قاجار، رقبات بیشتر در محدوده بازار و اطراف آن متمرکز بودهاند. در دوره پهلوی شکل دیگری از وقف که تشکیل نهادها و بنیادهای خیریه است، به وجو میآید. (17).
آن گونه که تاریخ شهادت میدهد، موقوفات پیوسته متناسب با نیازهای اجتماعی به وجود آمدهاند. در مناطق خشک و نیمه خشک، احداث آب انبارها و تأمین آب آشامیدنی مردم؛ در مسیر کاروانها ساخت کاروانسراها، در محیطهای مناسب علمیاحداث مدارس و در مناطق نیازمند و بیماری زا تأسیس درمانگاهها و بیمارستانهای موقوفه، از جمله اقدامات واقفان مسلمان است.
بدین ترتیب واقف با توجه به مقتضیات هر زمان عمل به وقف کرده است؛ مثلا در دوره قاجار پیش از تأسیس مدرسه دارالفنون، برای حفظ و نشر مذهب از طریق ایجاد مدارس علمیه عمل به وقف میشد.
اهمیتی که واقفان این دوره به این مدارس میدادند را میتوان در سبکهای معماری و تزئینات این مدارس و حجم موقوفاتی که برای آنها قرار میدادند، دید. پس از تأسیس مدرسه دارالفنون و آشنایی با دانش جدید، مدارسی به سبک جدید احداث و وقف میشد.
این روند در حکومت پهلوی و به دنبال آن در جمهوری اسلامی با ایجاد مؤسسات و بنیادهای خیریه وقفی ابعاد وسیع تری یافت و بر تعداد نقاط فرهنگی ناشی از وقف در کشورافزود؛ مانند موسسه فرهنگی لیستر یا بنیاد فرهنگی البرز. (18).
نتایج و آثار وقف
وقف را باید از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزء مظاهر خاص پیشرفت و رفاه جامعه بدانیم. طبق موازین دینی به کمک وقف، معمولا ثروتها بعد از چند سالی از خانوادهای به خانواده دیگر و از طبقهای به طبقه دیگر انتقال مییابد و نوعی تعدیل و تقسیم ثروت پیش میآید.این امر در حقیقت نوعی بیمه اجتماعی است. فقر زدایی یکی دیگر از اهداف مهم وقف است. احکامی برای حمایت از مستمندان، کمک به نابینایان، زمین گیران، از پاافتادگان، آوارگان، بچههای بی سرپرست، ایتام، اسیران، بیماران، سالخوردگان، کمک به مقروضان، دور افتادگان از وطن، خون بهای مقتول، قتلهای غیر عمد، ضیافت، شرکت در برداشت، محصول، امدادهای اجتماعی و غیره صادر شده است. (19)
نتیجه طبیعی وقف رامیتوان در سه فرآیند ذکر کرد: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه که همه اینها در اصل زیربنای عدالت اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. وقف آثار و برکات بسیاری دارد، ولی به طور کلی دارای دو اثر درونی و بیرونی است.
اثر درونی متوجه شخص واقف است که با این عمل به تزکیه نفس خویش پرداخته و روحیه دنیا طلبی و مال اندوزی را از خود دور کرده است و اثر بیرونی آن در جامعه نمود پیدا میکند که میتواند در محور فقر و محرومیت و فاصله شدید طبقاتی تأثیر بسزایی بگذارد. این اثر بیرونی چنان نقش مهمی ایفا میکند که حتی در اداره یک جامعه میتوان از آن کمک گرفت. (20)
یکی از پدیدههای جالب و با اهمیت در شهرهای اسلامی، تداوم املاک از طریق قوانین اسلامی وقف و ارث بود. براساس نوشتههای گویتن، وقف به واقف اجازه میدهد که املاکش را برای استفاده دائمی بهرهبرداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعیین بهره برداران و دیگر موضوعات مربوطه با اطمینان از این که به مثابه قانون رعایت و مورد احترام قرار میگیرد، ماندگار سازد. (21)
وقف علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی، آثار جغرافیایی مهمیبه همراه دارد. در برخی مناطق که پدیده وقف گسترش یافته است چهره جغرافیایی آن مناطق دگرگون شده است. همچنین وقف در سیما و چشم انداز جغرافیای شهرها مؤثربوده است.
نقش و تأثیر وقف در شهرها
اوقاف نقش بسیار مهمی در زندگی شهرها بر عهده داشت و چنان گسترش یافت که دیوان مخصوصی برای آن تأسیس شد که به «دیوان احباس» و یا «دیوان اوقاف» معروف است. در زمان رسول خدا (ص) نیز وقف به عنوان یک نظام شناخته میشد.ولی تأثیر آن در پیشرفت و آبادانی شهرهای اسلامی در آغاز قرن ششم هجری آشکار شد و از آن پس نیز به عنوان یک عامل مؤثری در عمران و آبادانی شهرهای اسلامیبه شمار رفت. (22)
از دیرباز اندیشه وقف کردن مال و ملک و مصرف درآمد آن در یک کار عمرانی و نیکوکارانه، امری شناخته شده بوده است. با سعه صدری که در بینش اسلامیاز جهات گوناگون نهفته است، وقف به منزله یکی از وجوه فقهی، سرچشمه و زمینه ساز و علت وجودی بسیاری از مظاهر جغرافیایی چون مساجد، تکایا، دانشگاهها، بیمارستانها، رصدخانهها، خانقاهها، زاویهها، رباطها، کاروانسراها حمامها، آب انبارها، قناتها، پلها و سایر مؤسسات خیریه اجتماعی در سراسر کشورهای اسلامی شده است.
در طول تاریخ اسلام در سراسر سرزمینهای اسلایم، از پیرنه تا ماوراء شبه قاره هند، بسیاری از مناظر و مظاهر جغرافیایی دست پروده انسان، در پیوند با اندیشه وقف پدیدار شده است. در واقع نهاد و اندیشه وقف هم به تأمین اعتبار و سرمایه لازم برای احداث مظهری جغرافیایی، چه خرد و محدود چون پل یا آب انبار، چه کلان و گسترده چون شهرکی نظیر ربع رشیدی یا شنب غازان خان و رصد خانه مراغه، و هم طراحی کلی و به عبارتی دیگر، برنامه ریزی اشراف داشته است. (23)
هدف اصلی در وقف: تحقق خیر است هر چند در بسیاری موارد درآمدهای موقوفات خرج زندگی خانواده خود واقف شود. احکام وقف ایجاب میکرد که متولیان نسبت به عمرن و آبادانی موقوفات اقدام کرده و از طریق ساختن بناها و توسعه املاک وقفی و افزایش درآمد، آن را گسترش دهند.
چنین معنا و برداشتی از وقف، مستلزم پیدایش یک حرکت عمرانی گسترده در مناطق مسکونی و بویژه شهرها خواهد بود. اسلام اصول اولیه وقف و کلیات وقف را وضع کرد و فقهای اسلام، احکام مربوط به وقف را بیان کرده، انواع آن را مشخص نموده، شرایط آن را در یک چارچوب معین، تعیین کردهاند.
و بدین ترتیب با عنایت به جنبه کاربردی، تأثیر وقف در عمران و آبادانی شهرها آشکار میشود. با تغییر و تکامل زندگی اجتماعی جوامع اسلامی، اهمیت وقف ازعصری به عصر دیگر سیر تکاملی به خود گرفت و اوقاف در هر عصری به تناسب مقتضیات زمان و مکان کمابیش نقش مهمی را در مسایل عمرانی برعهده میگرفتند.
علاوه بر ابعاد اجتماعی وقف که شامل تأمین زندگی کودکان بی سرپرست، تأسیس دارالایتام، بیمارستانها، کمک به ادای فریضه حج، آزادسازی اسرا، مسافران گرفتار (ابن السبیل)میشد، نظارت بر وضع جادهها و هموار کردن و محافظت از آنها یکی دیگر از فعالیتهای اوقاف به شمار میرفت.
شکی نیست که حمایت از مؤسسات وقفی و تشویق و ترویج آن و توجه به املاک و مستغلاتی که بر آنها واقف شده و اداره همه موقوفات به صورتی مطلوب که منجر به تحقق اهداف واقف شود، بیانگر اهمیت وقف و تأثیر آن بر عمران شهرهای اسلامیاست. (24).
یکی از موارد وقف، تأسیسات خدمات عمومیبود. تأسیسات خدمات عمومی درصد بالایی از بافت معماری شهرهای اسلامی را به خود اختصاص میدادند و با تأسیس آنها جاذبههای برای مهاجرت مردم به شهر به وجود میآمد که نتیجه آن توسعه عمران شهرها بود.
غالبا انگیزه بنای چنین تأسیساتی از خیرخواهی و نیکوکاری طبقه حاکمه از سلاطین گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و برای آنها موقوفاتی تعیین میکردند تا به ارائه خدمات آنها استمرار ببخشند. به طور کلی سیاست وقف، نقش بارزی در عمران شهرهای اسلامی بر عهده داشت؛
زیرا نظام وقف از جهتی تشویقی برای تأسیس بناهای دینی موقوفه با همراه داشتن مفهوم سیاسی و کاربردهای مذهبی به شمار میرفت و از جهتی دیگر موجب میشد تا برای نگهداری و توسعه و تأسیس موقوفاتی از قبیل وکالهها، قیصریهها، سراها، حمامها: خانهها، دکانها و دیگر بناهای که برای عایدی بیشتر مدام در حال بازسازی و نوسازی وتوسعه بودند، اهمیت بسیار زیادی قایل شوند و از این طریق بودجه تأسیسات را تأمین کنند. اثرات علاوه بر بناهای دینی مسایل اجتماعی و آموزشی را نیز در برگرفت. (25)
از وقف در داخل بازار، اماکن مذهبی و فعالیتهای دینی حمایت میشد و از طرفی عملکردها و ساختارهای موجود در دیگر نواحی شهری خود تحت تأثیر وقف بوده و حتی مقادیری از اموال و املاک موقوفه که در مناطق اطراف و در حوزه شهرها واقعاند، فضاهای اطراف را تحت تأثیر قرار میدهند.
وقف یک بخش عمده و اساسی در اقتصاد سنتی شهرها و نهادهای اجتماعی وابسته به آن را تشکیل داده و میدهد.
وقف به عنوان یکی از الزامات، نهادها و رسوم قانون اسلامی، در هر حال تأثیر مهمی در شهرهای سنتی خاورمیانه داشته است و این خود عاملی برای حمایت از اماکن مذهبی و عملکردهای آنها و دیگر امکانات بوده است. (26)
نقش وقف در شهر اصفهان
در این شهر موقوفات مهم چون مسجد، کاروانسرا، مدرسه، حمام و بازارچه به صورت مجتمع در کنار هم و اغلب در بخش تجاری قرار گرفتهاند که معرف اندیشههای منطقی، اقتصادی و اصولی ساخت شهر در گذشته بوده است.بسیاری از بناهای عام المنفعه و اجتماعی بزرگ شهر اصفهان، جزء موقوفات است. بنا به روایت تاریخ، عصر صفویه، به ویژه دوران زندگی شاه عباس اول، از دوران طلایی وقف در ایران به ویژه اصفهان بوده است.
از آثار مهم وقف، حفظ بناها و تعمیر مستمر آنهاست که محققان را با مصالح ساختمانی و سبکهای معماری هر عصر آشنا میسازد و کارایی و عملکرد بناهای موقوفه چون مساجد، مدارس، دارالشفاها برای ما روشن میگرداند و حتی ابتکار منطقی و عقلایی بانیان و سازندگان آنها را به جامعه امروز معرفی میکند.
در وقف نامهها تعمیر بنا به منظور حفظ و پایداری آن، پیوسته در نظر گرفته شده و با صراحت در آن قید شده است که تا موقعی که مخارج احیای بنا وجود دارد، دیناری در جای دیگر خرج نشود. این عمل موجب پایداری بناهای موقوفه در شهر اصفهان شده است.
به گونهای که بقای آثار باستانی فعلی، هویت خاصی به شهر بخشیده است آن را که مدیون وقف میدانیم. اغلب آثار باستانی در شهر اصفهان، موقوفهاند. بافتهای قدیمی شهر دارای موقوفات بیشتری هستند؛ یعنی به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده میشود همچنین، بخش بازار اصفهان دارای تراکم موقوفات بیشتری است که اغلب آنها را مراکز مذهبی مانند مساجد، مدارس، امامزادهها، مقبرهها و تکایا تشکیل میدهند.
شهرهایی که دارای موقوفات بیشتری هستند، مانند شهر اصفهان، در آن نوعی تعادل اجتماعی و اقتصادی وجود داشته و دارد. پراکندگی جغرافیایی بناهای وقفی از یک نظام عقلایی و اقتصادی کاملا تکامل یافته تبعیت میکند،
به طوری که یک موقوفه با چند رقبه، مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار و حمام در جوار هم قرار دارند. مکان یابی آنها چنان نظم کالبدی و فضایی ارزندهای را به فضاهای جغرافیایی میبخشد که توجه معماران و شهرسازی قرن بیستم را به خود جلب نموده است. موقوفات اصفهان در شکل پذیری این شهر بسیار مؤثر بوده است.
مطالعه نقشه محلات شهر اصفهان نشانگر این واقعیت است که حدود 20 محله چند وقفی داشته است. بانیان این محلات به توسعه و شکل پذیری فیزیکی شهر کمک شایانی نمودهاند. شواهدی در دست است که گسترش و توسعه شهر اصفهان در دوران تاریخی با موقوفات اصفهان ارتباط تنگاتنگی داشته است. (27)
نقش وقف در شهر تبریز
در طول تاریخ، یکی از بزرگترین موقوفات جهان اسلام در قرن هفتم هجری متعلق به شهر تبریز بوده که نظام عقلایی «ربع رشیدی» را در عصر ایلخانان به وجود آورد تبریز آن عصر، یکی از عظیمترین موقوفات دنیای اسلام را داشته است.توان مالی مردم، شرط اصلی ایجاد چنین مجتمعهای اقتصادی، آموزشی و مسکونی بوده است و نظم و هماهنگی و کاربری این نوع موقوفات شهری، بیانگر شکوفایی اقتصادی و اعتقادات مذهبی و منطق شهر سازی هر دوره تاریخی بوده است.
ربع رشیدی نهادی است وقفی با عملکردهای فرهنگی، مذهبی و آموزشی، که سازمان فضایی آن مناسب با این عملکردهای مختلف، ساماندهی شده است. به طور کلی ربع رشیدی از دو بخش تشکیل میگردد: یکی فضای روضه، با عملکرد مذهبی، آموزشی که اصل مجموعه ربع را فرا میگرفته،
و بخش دوم شامل مؤسسات مختلف درمانی، آموزشی، اداری، پذیرایی و اقامتی است که در ارتباط با ربع رشیدی فعالیت میکردند. ربع رشیدی عملکردهای مختلفی داشت و برای هر فعالیت محلی مناسب پیش بینی شده بود. محل اقامت کارگزاران و معلمین و متعلمین آن نیز در حجرههای معین تعیین شده بود. (28).
کیفیت و تربیت و تدبیر شهرستان رشیدی که ضمنا یاد آور مواریث فرهنگی شارستان و ربض گذشته و دوران اسلامی و تکامل آن به دست خواجه رشیدالدین است،
از شاهکارهای تفکیک فضاهای شهری بر حسب کارکردها و مضامین زندگی در دوران مغول اسلامی است و کلا وقف است. رقبات فراوان موقوفه داخل شهرستان رشیدی و پراکنده در سراسر قلمرو ایلخانی آن زمان، برای نگهدای خود شهرستان و محتوای اقتصادی فرهنگی آن در نظر گرفته شده است. (29)
بنیادهای وقفی در سایر کشورها
وقف، خاص اسلام و جوامع اسلامی نبوده و این حرکت خیر خواهانه در بیشتر کشورها وجود داشته است. در کشورهای غربی و حتی نقاط دور افتاده استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکای جنوبی سنت وقف وجود داشته استکه موقوفاتی را برای پرستشگاهها و کلیساها اختصاص میدادهاند. در عصر باستان، یونان، چین، ژاپن، روم، و فلسطین قبل از اسلام موقوفاتی بوده است که از درآمد آنها برای جریان کار معابد، صومعهها، پرستشگاهها و بازسازی آنها و نیز گذران زندگی اسقفها، برهمنها و کاهنها ارائه خدمات لازم به برخی از دانش آموزان مدارس بهره میگرفتند، در کشورهای غربی اداراتی برای نظارت بر حسن اجرای موقوفات وجود دارد که مدیران آنها مانند شهرداریها از سوی خود مردم انتخاب میشوند.
اینان در واقع هیئت امنایی هستند که کاربریهای وقفی را سرپرستی میکنند. (30)
موقوفات خصوصی و بنیادهای وقفی کشورهای اروپایی و بخصوص آمریکای شمالی از ابزارهای رشد، توسعه و تحول فرهنگی جوامع این کشورهاست. یکی از کشورهای موقوفه خیز و بانی بنیادهای جهان کشور آلمان است.
دیدگاه سنتی وقف در آلمان عبارت از این بود که سرمایهای در اختیار قرار میگرفت که میباید سود و یا عواید آن برای انجام دادن مقصود و یا مقاصد واقف کفایت کند. در آلمان وقف ابزاری است که به کمک آن گرایشهای کاملا معین و تثبیت یافته فرهنگی در مقابل تحولات روز میتواند پشتیبانی شوند.
مثلا بنیادهای وقفی و یا تک موقوفههایی وجود دارند که پس از حل مسایل آموزشی، به حل مسایل زیست محیطی پرداختهاند. از این رو افزایش تعداد بنیادها، تأسیس دانشگاهها، ایجادمدارس فنی مهندسی و راه اندازی آزمایشگاههای تحقیقاتی و برپایی محافل و کانونهای علمیبرای بحث و چاره جویی در زمینه مسایل اجتماعی، اقتصادی، آموزشی در چهار چوبهای محلی، منطقهای، کشوری و بین المللی با کمک کارشناسان زبده و امکانات مالی چشمگیر است.
نقش موقوفات و بنیادهای وقفی کنونی جهان سرمایه داری تشخیص و شناخت مسائل، چاره جویی و سرمایه گذاری برای حل آنها و نیز گسترش کمیو کیفی، ترویج دانش، بخصوص در آموزش عالی، پژوهش و فن و اشاعه آنهاست. این کار به طور مستقیم و غیر مستقیم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمایه به قشرهای مختلف جامعه میباشد. (31)
اندیشه وقف در طول قرنها به عنوان ابزاری فراگیر در عمران نواحی هم تأمین کننده اعتبار مورد نیاز عمران، هم تأمین کننده هدف عمران و حتی گاه به منزله برنامه ریز و طراح ناحیه عمرانی، نقش مؤثری در تشکیل پدیدههای جغرافایی سرزمینهای اسلام، چه درون شهری و چه برون شهری، ایفا کرده است. و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپایی در سرزمین اسلامی از کارایی نسبی باز نایستاده است.
اگر دولتها و دولتمردان سرزمینهای اسلامی به واقفان معتقد مسلمان اطمینان دهند که به نیات آنها ارج نهاده میشود، نهاد وقف به منزله اهرمی مردمی، به صورت داوطلبانه و خود جوش در خدمت عمران منطقه قرار میگیرد و بستر زایش پدیدههای جغرافیایی بدیعی خواهد بود. (32)
ایجاد نوعی کنترل و نظارت بر ساخت و ساز اماکنی که شامل وقف میگردند و پیگیری مسائل مرتبط با مبانی شهرسازی آنها از حیث جانمایی مناسب در شهر، تعاریف دقیق کاربردی، سازگاری با محیط، جذابیتها معماری، میتواند به قوت بخشیدن و استحکام جایگاه موقوفات در مجموعه شهر کمک بسزایی نماید.
تحت تأثیر قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت و سازی آنها با تغییر و تحولات شهر سازی و نیز بالا بردن توان انطباق آنها با سیمای آتی شهرها از زمره مسائلی است که در حفظ جایگاه اماکن موقوفه در متن شهرها تأثیر بسزایی خواهد داشت.
انتخاب محل مناسب برای استقرار اماکن وقفی در شهرها باید در چارچوب اصول حاکم بر شهر سازی و الگواهای جدید معماری باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش این سنت خداپسندانه مسأله مکان یابی آنها در مجموعه شهرها باید با دقت و حساسیت خاصی دنبال شود.
دور کردن موقوفات از هسته مرکزی شهرها از تأثیرات فزاینده آنها خواهد کاست و از سویی دیگر نزدیکی زیاد آنها به محل تجمع و تراکم جمعیت باعث خواهد شد که جایگاه ارزشمند آنها در زندگی پرتکاپو، تکراری و پر ازدحام مردم شهرها گم شود.
اگر شهر سازان و متولیان امر شهرسازی، جایگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها پیش بینی و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملا مشکلی برای مکان یابی و یا بحث همسازی و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت
و در نتیجه با اختصاص دادن بخشهایی از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرحهای جامع تفصیلی شهرسازی، خواهیم توانست به روالی قانونی و کاملا منطقی در این ارتباط دست یابیم. آنچه مسلم است شهرت و اعتبار یک شهر همواره در گرو وجود فضاهای ویژه، سمبلهایی منحصر به فرد و اماکنی مخصوص است که موقوفات بخش عمدهای از آن را تشکیل میدهد.
لازمه حفظ و استمرار این پدیده کاملا ریشه دار و اصیل در میزان التفات مسئولان امر به ماهیت موقوفات و اهتمام ویژه ایشان در لحاظ کردن پیامدهایی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنها در جامعه نهفته است.
اماکن وقفی که از دیرباز و قدیم الایام در اختیار ماست، به نوعی به پیشینه کهن معماری و ساختار قوی سنتی آراسته هستند که به آنها جنبهای برجسته و پویا بخشیده و آنها را عملا به گنجینههایی فرهنگی و تاریخی در شهرها مبدل کرده است.
موقوفات، طیف وسیعی از فضاهای شهری را شامل میگردد، هر چند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصی از مردم ساکن در یک شهر آسیب پذیر، مستضعف و نیازمند جامعه خواهد بود.
همین امر باعث پیدایش نوعی تمرکز و تجمع موقوفات در مناطق خاصی از شهرها گشته است که از نقطه نظر شهر سازی زیاد مطلوب نبوده و سیمای شهر را دگرگون خواهد کرد پراکندگی و گستردگی موقوفات در پهنه شهر یکی از عوامل کم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است. (33)
مهم این است که در عصر حاضر، با کاربرد صحیح وقف، نقش این نهاد مدنی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها ممتازتر و با بهره گیری بهینه به صورت ابزاری مؤثر در جهت مبارزه با آسیبهای اجتماعی به کار گرفته شود.
وقف و ایثار مالی، تأسیس بنیادهای خیریه در قالب وقف توسط نیکوکاران و خیراندیشان به صورت جامع و فراگیر و فعالیت این نهادها در حوزه فقر زدایی، دانش پژوهی و ترویج فرهنگ و علوم اسلامی و جلب مشارکت مردم در حل معضلات اجتماعی و ارائه مشورتهای مفید به جوانان در حل بحرانهای روحی و فکری، راهی استوار برای سامان بخشی جوامع است.
اجرای علنی و شفات نیات واقفان توسط متولیان موقوفات و ادارات اوقاف و تجلیل مستمر از نیکوکاران و تشویق ثروتمندان و متمکنان برای انفاق مال و تبیین برکات وقف برای مردم از جمله راههایی هستند که زمینه رشد این نهاد را فراهم میکنند.
لازم است برای درخشانتر کردن جایگاه بلند وقف، تأکید بیشتر بر آن شود. فراگیر ساختن چنین امر خیری در میان مردم ما از سرمایه داران، صاحبان صنایع و حرف، بازرگانان، عالمان، فرهنگیان و کلیه قشرهای آسیب پذیر جامعه ضروری است.
به شرط آنکه تشویقهای دینی، دولتی و مردمیو تسهیلات مالیاتی انجام گیرد. بر رسانههای گروهی است که تعریف، مقاصد متنوع،فواید و نحوه اجرای وقف را در زمره واجبات ملی - دینی دانسته و مبانی گسترش آن را توسط افراد خیر فراهم آورند.
وزاری کشورهای اسلامی میتوانند با تبادل نظر بیشتر و جست و جوی راههای جدید برای رشد موقوفات، و ایجاد موقوفات جدید و کشف و شناسایی و احیای موقوفات قدیم و سرمایه گذاری در زمینه عمران و توسعه موقوفات، گامهای بلندی در راستای توسعه کشور و ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و گسترش علم و تربیت استادان در زمینه های گوناگون بردارند. وقف در کشورهای اسلامیباید به عنوان منبعی مطمئن برای حل معضلات جامعه در جایگاه ویژه و ممتاز خود مطرح و مد نظر مسئولان کشور قرار گیرد.
پی نوشت :
1- مومنی، مصطفی موقوفات در اقتصاد و سازمان فضایی جامعه (در شهر نفت) Http:// www.hamshahri.net/hamnews/1378/7800722/e/mif.htm.
2- مومنی، مصطفی (1365)، «ردیابی فرهنگ وحی در ساختارشناسی فرهنگی، اقتصادی و کالبدی دوره آغازین شهر دولت آباد ملایر». فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال اول، شماره 2. .
3- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 82. .
4- میراحمدی، مریم، «پژوهشی درموقوفات عصر صفوی»، مشهد، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 25 ص 48 - 29. .
5- سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی اجتماعی آن، بنیاد پژوهشهای اسلامیآستان قدس رضوی، ص 52.
6- شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران، ص 22 - 21.
7- مفضل بن سعد بن حسین مافروخی (1328)، محاسن اصفهان، ترجمه حسین بن محمد بن ابی الرضاء، ص 144.
8- دونالدن ویلبر (1346)، معماری ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. .
9- رشیدالدین فضل الله، وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، انجمن آثار ملی، ص 125.
10- سعید نیا، احمد پژوهشی در موقوفات عصر صفوی، آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، شماره 32، ص 67 - 27. .
11- موسی مصطفی و ضیاء توانا محمد حسین، «شهر شرق اسلامی: مدل و واقعیت»، فصلنامه تحقیقات جغرافیای مشهد شماره 32، ص 76 - 27.
12- اعتضادی، لادن (1377)،«نقش مسجد در ساختار شهرهای مسلمان نشین»، صفه، دانشکده معماری و شهر سازی دانشکده شهید بهشتی، شماره 26، ص 20 - 9. .
13- میراحمدی، مریم «پژوهشی در موقوفات عصر صفوی» مشهد آستان قدس رضوی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 25، ص 48 - 29. .
14- طبسی، محسن، «مرمت مسجد ضرورت بازنگری در اندیشهها و روشها» مجموعه مقالات دومین همایش معماری مسجد، دانشگاه هنر، ص 202 - 191.
15- راوندی، مرتضی تاریخ اجتماعی ایران، انتشارت امیرکبیر: ج 4، ص 779 - 774. .
16- اتخادیه، منصوره، «موقوفات تهران و تحول شهر 1320 - 1269 ه ق» فصلنامه میراث جاویدان، سال هفتم، شماره 4، ص 16 - 7. .
17- شاه حسینی، پروانه، «وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران در دوره قاجار و پهلوی». فصلنامه تحقیقات جغرافیای شماره 42، ص 134 - 117.
18- شاه حسینی، پروانه (1377)، «ردیابی وقف در ساختار فرهنگی شهر تهران از دوره قاجاریه تا جمهوری اسلامی» فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره 48، ص 120 - 110.
19- باستانی پاریزی، محمدابراهیم، سیاست و اقتصاد عصر صفویه، ص 73. .
20- کاشی پور محمدی، نقش وقف در توسعه اقتصادی اجتماعی.
Http://jomhourieslam.com/1381/1381/02/6/htm. .
21- Cattan ,h. (1995),the law of waqf , in khadduri , m. and liebesny ,H.J (ED) lawin the middle Institue , washington DC. .
22- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 82 - 63. .
23- دانش پژوه و ایرج افشار، جامع الخیرات، یا وقفنامه سید رکنالدین یزدی، ص 41. .
24- عبدالستار عثمانی، محمد، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، امیرکبیر، 1376، ص 86 - 81.
25- همان، 237. .
26- شفقی سیروس، «تحلیلی فضایی - کالبدی بازار اصفهان» فصلنامه شمارهی 60، ص 51 - 22. .
27- شفقی، سیروس، «وقف در اصفهان؛ پراکندگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی فرهنگی، اجتماعی آن در اصفهان»، میراث جاویدان، پائیز و زمستان 1376، ص 58 - 47. .
28- سعید نیا، احمد (1379)، «پژوهشی در ربع رشیدی»، مجلههای هنرهای زیبا، شماره 7، ص 58 - 47.
29- مومنی، مصطفی، «جغرافیای جهان بینی وقفنامه رشیدی خواجه رشیدالدین فضل الله بانی مجتمعهای وقفی» میراث جاویدان، سال اول، شماره 3، ص 60 - 52. .
30- WWW.jomhourieslam.com/1381/1381/02/6/htm. .
31- مومنی، مصطفی، «بنیادهای وقفی در آلمان فدرال»، فصلنامه میراث جاویدان، شماره 4، ص 104 - 94. .
پیشنهاد
32- سعیدی رضوانی، عباس، (1368)، بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی، مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی، مشهد آستان قدس رضوی، 1367، ص 148. .
33- Http://www.hamshahri.org/hamnews/1382/82021/4/world/lifew.htm. .
میراث جاویدان
نویسنده: اشرف السادات باقری
این مقاله در تاریخ 1403/5/21 بروز رسانی شده است
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}